یلدا، آغاز «انقلاب زمستانی» است، در برابر «انقلاب تابستانی» که از اول تیر آغاز می شود. شب یلدا شب تولد روشنایی هاست.
شب یلدا از نمونه جشن های شبانه ایرانیان است که هنوز زنده و پا برجا مانده است. یلدا شب تولد خورشید است. طولانی ترین شب سال سپری می شود و تاریکی که تا دیروز در روزهای سرد و تاریک، بر نور غلبه یافته بود، جای خود را به نور می دهد. نور بر تاریکی پیروز می شود و دوره سیاهی، تاریکی و تباهی پایان می گیرد. یلدا، آغاز «انقلاب زمستانی» است، در برابر «انقلاب تابستانی» که از اول تیر آغاز می شود. شب یلدا شب تولد روشنایی هاست.
واژه یلدا سریانی و به معنی ولادت است. ولادت خورشید (مهر، میترا) و رومیان آن را ناتالیس انویکتوس یعنی روز تولد (مهر ) شکست ناپذیر نامند. واژه نوئل نیز از همین آمده است.
اما این رسم بنا بر مدارک رومی، در ایران باستان چنین برگزار می شده که پیران و پاکان به تپه ای رفته، با لباس نو و مراسمی ویژه از آسمان می خواستند که آن «رهبر بزرگ» را برای رستگاری آدمیان بفرستد و باور داشتند که نشانه زایش آن ناجی، ستاره ای است، که بالای کوهی به نام کوه فیروزی که دارای درخت بسیار زیبایی بوده است، پدیدار خواهد شد و موبد بزرگ برای همین نیایشی می خوانده است: «آن شب که سرورم ظهور کند، نشانه ای از ملک آید، ستاره از آسمان ببارد، همان گونه که رهبرم از راه برسد و ستاره اش نشان نماید …»
اما در استوره های کهن ایرانی چنین آمده است که ماه، دلداده مهر است و این هر دو راهی جدا دارند. زمان ماه شب است و مهر روزها بر می آید. ماه بر آن است که سحرگاه، راه بر مهر ببندد و با او در آمیزد، اما همیشه در خواب می ماند و روز فرا می رسد که ماه را در آن راهی نیست. سرانجام ماه تدبیری می اندیشد و ستاره ای را اجیر می کند، ستاره ای که اگر به آسمان نگاه کنی همیشه کنار ماه قرار دارد و عاقبت نیمه شبی ستاره، ماه را بیدار می کند و خبر نزدیک شدن خورشید را به او می دهد.
ماه به استقبال مهر می رود و راز دل می گوید و دلبری می کند و مهر را از رفتن باز می دارد. در چنین زمانی است که خورشید و ماه کار خود را فراموش می کنند و عاشقی پیشه می کنند و مهر دیر برمی آید و این شب، «یلدا» نام می گیرد. از آن زمان هر سال مهر و ماه تنها یک شب به دیدار یکدیگر می رسند و هر سال را فقط یک شب بلند و سیاه و طولانی است که همانا شب یلداست.
یلدا در افسانه ها و اسطوره های ایرانی حدیث میلاد عشق است که هر سال در «خرم روز» تکرار می شود.
در زمان ابوریحان بیرونی به دی ماه، خورماه نیز می گفتند که نخستین روز آن خرم روز نام داشت و ماهی بود که آیین های بسیاری در آن برگزار می شد. از آن جا که خرم روز، نخستین روز دی ماه، بلندترین شب سال را پشت سر دارد، پیوند آن با خورشید معنایی ژرف می یابد. از پس بلندترین شب سال که یلدا نام دارد خورشید از نو زاده می شود و طبیعت دوباره آهنگ زندگی ساز می کند و خرمی جهان را فرا می گیرد. ایرانیان نیز که همواره دوستدار شادی و شادمانی و زندگی بودند، این شب را با شور و سور و دست افشانی و پایکوبی سپری می کردند.
در اسطوره های دیگر، مهر مرد است و ماه، زن. این دو در سی ام هر ماه با هم، می آمیزند و آن روز خورشید دیرتر به خانه می رود! در اسطوره ای دیگر زمان وصال مهر و ماه آخر ماه است؛ اما خورشید همانا زن و ماه مرد است. در همه این اسطوره ها مهر و ماه از چاه بر می آیند و در چاه می شوند یا از دریا بر می آیند و به دریا می روند و چگونگی بازگشت آنان روشن نیست.
از آیین های شب یلدا در ایران، فال با دیوان حافظ است. مردم دیوان را با نیت بهروزی و شادکامی می گشایند و فال دل خویش را از او طلب می کنند. در برخی دیگر از نقاط ایران نیز شاهنامه خوانی رواج دارد. نقل خاطرات و قصه گویی پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها نیز یکی از مواردی است که یلدا را برای خانواده ایرانی دلپذیرتر می کند.
امیدتان به طلوع خورشید پس از یلدا خجسته باد!
اداره اطلاع رسانی و روابط عمومی آموزش و پرورش استان سمنان
منبع: اداره کل آموزش و پرورش استان سمنان