به گزارش اداره اطلاع رسانی و روابط عمومی شهرستان های استان تهران، در متن پیش رو گفت و گو با یکی از معلمان شاخص اسلامشهر را با کارشناس روابط عمومی می خوانید؛
به نظر شما یک معلم خوب دارای چه ویژگی هایی است و به چه ظرافت هایی توجه دارد؟
به نظر من اولین شرط یک معلم صبور بودن است. صبر داشتن در مقابل یک نسل پرشور و هیجان که عجول است و بی تاب بسیار اثربخش است. اینکه شکنندگی ها و کم تجربگی های نسل جدید را درک کند و با متانت و مهربانی و سعه صدر خط سیر فکری دانش آموزان را در ریل یادگیری و تلاش قرار دهد.
چرا تصمیم گرفتید به یک معلم تبدیل شوید؟
تبدیل شدن به معلم!چه تعبیر جالبی! متشکرم از این سوال هوشمندانه. چون معلم شدن در یک دوره کوتاه تابستانی یا در کلاس های تربیت معلم اتفاق نمیافتد. معلم شدن مثل راننده شدن است در کلاس رانندگی فقط اصول و قواعد رانندگی را یاد می دهند ولی فقط تجربه ی رانندگی شخص را تبدیل به یک راننده ی واقعی می کند. معلمی هم به مرور و در گذر زمان و تجربه اتفاق میافتد. صبر و آرامش آهسته در وجودت می نشیند و زلال وجودت را نمایان می کند. اگر عشق به کار داشته باشی از هر کلاسی و از هر دانش آموزی تجربه ای می اندوزید.
در زندگی با چه موانعی برخورد کردید و چگونه از آنها عبور کردید؟
اگر منظورتان در زندگی شغلی است خب باید بگویم قوانین انتقالی آموزش و پرورش تا به امروز به ضرر من بوده است. به قول معروف من همیشه در زمان نامناسب و یا در مکان نامناسب برای انتقالی بوده ام ،برای همین در مناطق مختلف آموزش و پرورش کار کرده ام. کدکن خراسان ،منطقه ۱۴ تهران، آبیک قزوین، هشتگرد، رباطکریم و اسلامشهر. برایم دوری راه غریب بودن و دست و پنجه نرم کردن با مدیران و مسوولان مختلف البته برایم سخت بود ولی همه ی اینها برایم تجربه بود. نسبت به کسانی که تمام طول خدمت خود را در یک منطقه و حتی در یک مدرسه طی کرده اند. سابقه ی شغلی من پر از تجربه است تجربه های تلخ یا شیرین.
باوری کا در شما از همه قوی تر بود و باعث موفقیت تان شد چه بود؟
نمی دانم به موفقیت رسیده ام یا نه ولی به نظر من آدم ها دو دسته اند؛ دسته ای که فکر می کنند نسل بشر رو به قهقرا و نابودی می رود و گروهی دیگر که معتقدند بشر رو به تکامل است و فردا حتما و باید بهتر امروز باشد. من جزو دسته ی دوم هستم. همیشه مثبت گرا و این تفکر را هم با دانش آموزانم به اشتراک می گذارم. من معتقدم هر نسل از نسل قبلی خود بهتر است و ما فقط باید نسل فردا را در مسیر اندیشیدن قرار دهیم خودشان راه درست را پیدا می کنند.
آیا تخصص در کار مهم است؟
تخصص در کار بسیار مهم است اگر معلمی تخصص داشته باشد حتما در کارش تعهد هم خواهد داشت. دانش آموزان حتی کاهل ترین و از درس فراری ترین شان به معلمی که حرفه ای است و اندوخته اش پر و پیمان است بیشتر احترام می گذارند.
رفتار شما نسبت به دانش آموزان و نحوه برقراری ارتباط با آن ها چگونه است؟
تلاشم این است که از زاویه دید خود آنها به مسائل نگاه کنم و ضمن حفظ شأن معلمی حالت تحکمی و استبدادی نسبت به آنها نداشته باشم.
شما در تدریس خود از چه روش ها و شیوه هایی استفاده می کنید که تفاوت ایجاد می کند؟
نمی دانم اصلا روش تدریس من متفاوت است یا نه؟ اما تمام تلاشم را برای ایجاد شوق یادگیری به کار می بندم.
نقش مشارکت والدین در امر تدریس شما چگونه بوده است؟
قدیم ها والدین نگاهشان به مدرسه و معلم به گونه ای دیگر بود، ولی دیگر آن نگاه وجود ندارد و والدین امروزه در جزئی ترین مسایل مدرسه مشارکت دارند و به مدرسه کمک می نمایند و قطعا مشارکت والدین در امر یادگیری منجر به بهبود یادگیری می شود و همچنین به درک متقابل نیز کمک شایانی می کند. من به شخصه همیشه از حضور والدین دانش آموزانم استقبال می کنم حتی پیشنهاد می دهم والدین علاقه مند در کلاس درس حضور داشته باشند و از نزدیک در جریان روند یاددهی و یادگیری قرار بگیرند. مشاغل مختلف اولیا می تواند برای برگزاری بازدیدها یا مشاوره دادن های شغلی در مناسبت های مختلف مثمرثمر باشد.به نظر من یادگیری یک زنجیره ست زنجیره ای که باید در خانه هم ادامه داشته باشد بنابراین حتما و قطعا مشارکت والدین در امر یادگیری منجر به بهبود یادگیری می شود و همچنین به درک متقابل نیز کمک شایانی می کند. من به شخصه همیشه از حضور والدین دانش آموزانم استقبال می کنم حتی پیشنهاد می دهم والدین علاقه مند در کلاس درس حضور داشته باشند و از نزدیک در جریان روند یاددهی و یادگیری قرار بگیرند.
دلایل موفقیت خود را چه می دانید؟
نمی دانم اصلا موفق بوده ام یا نه اما مجموع تفکراتی که پیشین گفتم و در پاسخ های بعدی خواهم گفت کلیت وجودی معلم بودن من است امیدوارم که قبول افتد.
در صورتی که دوباره فرصت انتخاب شغل داشتیدآیا غیر از معلمی شغل دیگری انتخاب می کردید؟
البته که از شغلم بسیار رضایت دارم اما اگر زمان، به عقب برمی گشت و دست روزگار آینده ی دیگری برای من رقم می زد حتما و حتما تمام تلاشم را می کردم که در هر شغل و مسندی، بهترینِ خودم باشم و رضایت خدا و بندگانش را سرلوحه کارم قرار دهم.
در امر آموزش چه مسائلی می تواند مانع پیشرفت تحصیلی دانش آموزان گردد؟
ناامیدی بزرگترین سد یادگیری در میان دانش آموزان است تا زمانی که همه ی ما به قول معروف همه ی آحاد جامعه به اهمیت نیمکت ها و نیمکت نشین ها پی نبرند دانش آموزان هم به خودباوری و میل به پیشرفت دست نمی یابند.
بهترین خاطره ای که از کلاس درس دارید بگویید؟
خوشبختانه معلمی سرشار از لحظات خوش و خاطره انگیز است احساس های خوشایندی که در لحظه اتفاق می افتند و شاید تعریف کردنی هم نباشند چون فقط در آن لحظه و برای همان افراد حاضر جالب و شیرین باشد اما به عنوان یکی از خاطرات خوبم این بود: در بین تمام سختی هایی که در زندگی بیتوته ای که در کدکن داشتم کم سن و سال و کم تجربه بودم دور از خانواده و امکانات شهری. با شاگردان فقط چند سالی اخلاف سن داشتم و این کار تدریس را سخت تر می کرد اما در کلاس پیش دانشگاهی رشته ی ریاضی که تنها ۵ نفر بودند سن و سال کمم را با سخت گیری زیاد جبران می کردم بچه های روستا هم نجیب و حرف گوش کن بودند و اعتراضی به سخت گیری ها یم نداشتند اما نتیجه ترشرویی هایم شیرین بود تمام بچه ها در کنکور قبول شدند که دو تای آنها دانشگاه ملی روزانه قبول شدند.
چه اقدامات و برنامه هایی برای آینده دارید؟
خب حتما که منظورتان آینده ی معلمی است. دلم می خواهد در این چند سال آینده ی خدمتم تا جایی که در توان دارم بذر امید را در دل دانش آموزان و همکارانم بکارم و اعتماد به نفس شان را بالا ببرم. شاگردانم را ترغیب کنم که بمانند و با توکل و اعتماد به یاری خدا قدرتی از خود بسازند و زندگی بهتری، بهتر از آن چه انتظارش را دارند بسازند.
حرف پایانی:
همیشه بر آنم که تا نپرسیده اند نگویم.