به گزارش اداره اطلاع رسانی و روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان، در طی دو سال اخیر بارها و بارها شاهد از خود گذشتگی، دلسوزی و نمایش جلوههای ایثار معلمین در موارد مختلف بودهایم که هر کدام به نوعی بازتاب خاص خود را داشته است اما همه میدانیم که این جلوه های ایثار هیچگاه پایانی ندارد. نمونه این ایثار را میتوانیم در روستای کاهگان پشت کوه دوم فریدونشهر ببینیم جایی که بهزاد اسفنانی و همسرش راحله شیرازی وظیفه تعلیم و تربیت مدارس این روستا را بر عهده گرفتهاند.
حدود 4 ساعت مسیر صعبالعبور فریدونشهر تا روستای کاهگان را با ماشین طی کردم، مسیری به شدت خطرناک، خاکی و گلی و البته پر پیچ و خم؛ زمانی که به روستا رسیدم سراغ منزل بهزاد اسفنانی را گرفتم و همه دو کانکس را به من نشان میدادند که کنار یکدیگر قرار داشتند. وقتی به کانکسها رسیدم دیدم که یک کانکس مدرسه دانشآموزان روستا است و کانکس کناری منزل بهزاد اسفنانی و همسرش راحله شیرازی معلمان این روستا است.
وقتی با آنها هم کلام شدم از مشکلات اقتصادی، معیشتی و جغرافیایی محل خدمت خود گفتند، اسفنانی میگوید: دارای مدرک کارشناسی روانشناسی عمومی تربیتی است و هفت سال پیش به صورت نیروی خرید خدمات، وارد آموزش و پرورش وارد شده که در ابتدا در روستای وزوه شروع به خدمت میکند.
وی میگوید: 7 سال پیش وقتی با همسرم صبح حرکت کردیم تا به وزوه برویم پیش خودم میگفتم این روستا کنار فریدونشهر است و مسافتی با شهر ندارد اما شب به روستا رسیدیم. فردا صبح بازدیدی از روستا داشتم و اوضاع را بررسی کردم که دیدم چه شرایط نامناسبی در روستا وجود دارد چرا که پرتگاههای بسیاری در اطراف روستا بود و شرایط جغرافیایی زندگی را برای ما سخت میکرد. تصمیم گرفتم وسایل را جمع کنم و برگردم که در همین حین دیدم چند دانشآموز از اینکه آقا معلمی به روستایشان آمده خوشحال هستند و مقابل درب مدرسه ایستادهاند؛ همان لحظه دلم برای آنها سوخت و ماندم و به عنوان نیروی حقالتدریس کارم را آغاز کردم تا سال گذشته که از طریق آزمون وارد آموزش و پرورش شدم.
اسفنانی افزود: در سالهایی که به عنوان نیروی خرید خدمات کار میکردم شرایط سختی را گذراندم و حالا شرایط کمی بهتر است، اما برای خانوادههایی که زن یا مرد شاغل هستند و به صورت نیروی خرید خدمات فعالیت میکنند این شرایط بسیار سختتر است چرا که همسرم نیز در حال حاضر به صورت نیروی خرید خدمات فعالیت میکند و هر دو باهم زندگی را اداره میکنیم اما در خانوادهای که تنها یک نفر و آن هم به عنوان نیروی خرید خدمات کار میکند زندگی بسیار سخت است.
معلم روستان کاهگان در خصوص ارتباط با روستاییان گفت: ارتباط با آنها بسیار دلنشین است، با اینکه روستا مسیری صعبالعبور دارد اما مردم خوبی در این جا زندگی میکنند، در اینجا معلم باید بخشدار، کدخدا وپزشک باشد و به نوعی باید به درد دل مردم گوش کند تا به آنها کمک کند که در این راستا تمام تلاشمان را انجام دادهایم.
همچنین راحله شیرازی در خصوص شرایط خود میگوید: من همچنان به صورت نیروی خرید خدمات فعالیت میکنم، بزرگترین مشکل ما این است که امنیت شغلی نداریم و این موضوع برای ما خیلی استرس دارد چرا که نمی دانیم آینده شغلی ما چه خواهد شد و درآمد بسیار کمی به نسبت معلمان رسمی داریم. شرایط معلم خرید خدماتی که در شهر خدمت میکند با ما که در روستای پشت کوه هستیم خیلی فرق می کند چرا که مشکلات ما به اندازه یک کتاب داستان است.
وی ادامه داد: دو سال پیش که در روستای کاهگان بودیم دخترم مریض شد و همزمان همسرم نیز یک هفته در بستر بیماری بود؛ کرونا تازه آغاز شده بود، یک هفته بارندگی داشتیم و نمیشد از خانه خارج شویم که پس از یک هفته و با قطع شدن باران؛ ۵۰۰ هزار تومان به یک ماشین دادیم تا ما را به روستای دیگری ببرد و بتوانیم دخترم را در آن روستا بستری کنیم. حتی زمانی بود که دخترم را 3 ساعت بغل میکردم تا برای تزریق واکسن از کاهگان به روستای دورک بروم و 3 ساعت هم در مسیر بازگشت او را بغل میکردم و اینها تنها بخشی از معضلات کار در چنین روستاهایی است.
معلم پایه اول و سوم روستای کاهگان اضافه کرد: خداراشکر در این سالها در هر روستایی که تدریس کردم خانوادهها از من راضی بودند و میخواهند سال بعد نیز در همان روستا یا مدرسه تدریس کنم. در روستای وزوه خانوادهای بودند که دخترشان کلاس اول مردود شده بود و در شهر به او گفته بودند که دختر او کند ذهن است؛ در ابتدا در کلاس من دختری گوشه گیر بود که من هم سعی کردم با او دوست شوم و خدا را شکر در جشن ۲۲ بهمن اولین دانشآموزی بود که سخنرانی کرد و پس از اینکه من از آن مدرسه آمدم باز هم به پیشرفت خود ادامه داد.
شیرازی تاکید کرد: می خواهم در هر مدرسهای تدریس میکنم تاثیرگذاری من فقط برای همان درس یا همان سال نباشد و در سالهای آینده نیز دانشآموزان هم خاطره خوشی از من داشته باشند و هم تاثیرگذاری تدریس من را در زندگی خود حس کنند.