به گزارش اداره اطلاع رسانی و روابط عمومی و به نقل از خبرنگار اجتماعی شاخص، معلمی شغل نیست بلکه هنر و عشق است، چراکه باید با جان دل این شغل را دوست داشت تا بتوان تعلیم داد و بازخورد آن را به بهترین وجه در جامعه احساس کرد.
معلم فداکار طارمی به جای گذراندن روزهای بازنشستگی، دو سالی است که بدون هیچ انتظاری برای تربیت و علمآموزی یک دانشآموز به دورترین و محرومترین روستای منطقه طارم سفلی میرود تا این دانشآموز از تحصیل باز نماند.
شغل معلمی در نظر بسیاری ا افراد شغل بیدغدغهای است، اما به واقع اگر عشق و ایثار در میان نباشد این واژه معلمی معنا پیدا نمیکند. چه بسا که هستند، معلمانی که بدون هیچ چشمداشتی به نقاطی میروند که از هرگونه وسایل رفاهی محروم است و فقط برای آنها تحصیل دانش آموزان و محروم نماندن از علم مهم است.
آقا معلم قصه ما شخصی است که به جای گذراندن روزهای بازنشستگی، اکنون دو سالی است که بدون هیچ توقع مالی برای تربیت و علمآموزی یک دانشآموز به دورترین و محرومترین روستای منطقه طارم سفلی میرود تا این دانش آموز از تحصیل باز نماند.
ونگین، یکی از روستاهای دورافتاده منطقه طارم سفلی است که به دلیل محرومیت، کمتر معلمی داوطلب آموزش و تدریس در این منطقه میشود؛ نداشتن جاده مناسب و قطع ارتباط در فصل بارندگی و برف به دلیل کوهستانی و سختگذر بودن از مشکلات این منطقه محروم و دور افتاده است.
محرم برزگر خاص معلم فداکار روستای ونگین، ۴۷ ساله و دارای مدرک کارشناسی زبان و ادبیات فارسی است؛ وی اوایل خدمتش در مقطع ابتدایی و متوسطه در منطقه طارم تدریس داشته و چند سالی نیز در معاونت پرورشی و پشتیبانی آموزش و پرورش طارم مشغول به فعالیت بوده است، اما به دلیل تعلق خاطری که به منطقه طارم و عشق به تدریس دانشآموزان داشته، تصمیم میگیرد سالهای پایانی خدمتش را مجدد به آموزش مقاطع ابتدایی بپردازد. این معلم فداکار معتقد است که خدمت در مناطق محروم و آموزش به این دانش آموزان و بالا بردن علم آنان، سبب روحیه بخشی به آدمی میشود.
برزگر اصالتا طارمی و اهل روستای آقچهقشلاق است؛ وی تحصیلات ابتدایی خود را در همان روستا، دوران متوسطه را در دانشسرای تاکستان و تحصیلات تکمیلی را در دانشگاه گیلان سپری کرده و حدود ۳۲ سالی است که درشغل شریف معلمی فعالیت میکند. انسانیت و فداکاری مثال زدنی این معلم با سابقه ما را بر آن داشت که تا با وی به گفتوگو بنشینیم؛
وی اظهار کرد: دو سالی است که باید بازنشسته میشدم اما چون هیچ معلمی حاضر به تدریس در دو روستای آقچهقشلاق و ونگین نمیشد، تصمیم گرفتم که تا زمانی که یک معلم مناسب داوطلب تدریس شود، امر آموزش این دانشآموزان را بر عهده بگیرم.
این معلم طارمی با بیان اینکه از کودکی عشق و علاقه زیادی به شغل معلمی داشته است، افزود: زمانی که در رشته معلمی پذیرفته شدم، تصمیم گرفتم تا پایان کارم به دانشآموزان منطقه خودم خدمت کنم؛ طارم از مناطق کم برخوردار است به همین خاطر آموزش به این دانش آموزان و بالا بردن علم آنان، از آرزوهای من بوده است.
برزگر ادامه داد: بعد از پایان تعهدم هم به راحتی میتوانستم در شهر و با بهرهمندی از تمام امکانات رفاهی اقدام به تدریس کنیم اما خود را نسبت به تمام دانشآموزان منطقهام مسئول میدانم چراکه همه دانشآموزان بهویژه آنهایی که در مناطق محروم و به اصطلاح دور افتاده هستند، حق تحصیل دارند.
برای رسیدن به روستای مغانک باید ۵ ساعت پیاده میرفتم
وی اولین روز کاری اش را اینگونه تعریف کرد: بیست و هفتم شهریور ماه سال ۷۱ بود که برای تدریس به روستای مغانک در دهستان چوقور که در واقع محرومترین منطقه طارم است عازم شدم؛ چون امور ثبتنام و توزیع کتاب دانشآموزان انجام نشده بود، باید چند روز قبل از اول مهر میرفتم تا بتوانم سر و سامانی به مدرسه و امور دیگر بدهم.
این معلم طارمی ادامه داد: برای رسیدن به این روستا باید ۴ الی ۵ ساعت از شهر سیردان و با روستای آلتینکش پیاده میرفتم چراکه جادهای وجود نداشت و روستای مغانک آخرین روستا در یکی از مسیرهای منطقه طارم بود.
برزگر تشریح کرد: با گونی پر از کتابهای دانشآموزان حوالی ساعت یک بعدازظهر از شهر سیردان به سمت روستای مغانک راه افتادم بعد از ۵ ساعت پیادهروی شب به آنجا رسیدم و با استرس و نگرانی خاصی وارد آن روستا شدم؛ اوایل احساس غربت میکردم که یکی از اعضای شورای روستا به استقبالم آمد و مرا به منزل برد و کلید مدرسه را تحویلم داد.
افتخار میکنم در محرومترین مناطق معلمی میکنم
وی اضافه کرد: در روستاهای دورافتاده که جمعیت دانشآموزان به حد نصاب نمیرسد، یک معلم برای تمام پایهها و حتی سمت مدیریت هم بر عهده میگیرد؛ بنابراین من باید تمام امورات یک مدرسه را انجام میدادم؛ دوران بسیار سختی بود اما محبت و مهربانی مردم روستا به من دلگرمی میداد.
این معلم طارمی ابراز کرد: شبها در یکی از اتاقهایی که در همان مدرسه به عنوان محل اسکان معلمان در نظر گرفته شده بود میماندم؛ به همین منوال دو سالی در همان روستا تدریس کردم و بعد از آن در روستاهای دیگری از منطقه طارم مانند دهستان چوقور، بغلدوز، نیارک، سیردان و اداره آموزشو پرورش این منطقه مشغول به فعالیت بودم.
برزگر ادامه داد: اولین سالی که در مغانک بودم از دهم آبانماه اولین برف زمستانی شروع به باریدن کرد و چون منطقه کوهستانی بود و سرما و یخبندان بسیار شدت داشت، حدود دو ماهی نتوانستم به خانوادهام سر بزنم و در همان روستا ماندم.
وی با بیان اینکه دلیل اصلی حضورش در مناطق محروم مبارزه با جهل است و افتخار میکند که معلم یکی از محرومترین مناطق هستم، افزود: اوایل تعهد داشتم که چندین سال خدمتم را در روستاهای منطقه طارم بگذرانم اما بعد از تجربههای مختلفی که به تدریج در روستاهای دیگر کسب کردم تصمیم گرفتم که در همان منطقه طارم بمانم چون منطقه محرومی است و معمولا هر معلمی که در این منطقه تدریس میکرد، یکسال بیشتر دوام نمیآورد و درخواست انتقال به شهر میداد.
این معلم طارمی ابراز کرد: سال گذشته در روستای آقچهقشلاق تدریس میکردم که سه ماه بعد از آغاز سال تحصیلی اطلاع دادند که روستای ونگین یک دانشآموز دارد که در طی این مدت از تحصیل بازمانده است و هیچ معلمی به دلیل اینکه یک دانشآموز و در منطقه صعبالعبور است، حاضر نمیشود تدریس او را بپذیرد که تدریس به آن دانشآموز رابر عهده گرفتم.
برزگر بیان کرد: کلاس مجازی و آنلاین در روستاها هیچ معنایی ندارد و فقط یک معلم روستایی میداند که کرونا و درس خواندن آنلاین چه مشکلاتی را برای بچههای روستا به ویژه مناطق محروم به وجود آورده چراکه حتی در وضعیت عادی هم شرایط آنها خاص است بنابراین از زمان شیوع کرونا تاکنون یک روز هم، غیرحضوری و مجازی تدریس نکردم.
وی اظهار کرد: امسال نیز برای اینکه وجدان راحتی داشته باشم هر روز برای تدریس آن دانشآموز که اکنون پایه دوم ابتدایی است به روستای ونگین میروم و چون محل مناسبی برای سکونت ندارد هر روز از شهر منجیل به آنجا رفتوآمد میکنم.
این معلم طارمی ادامه داد: مسیر روستای ونگین صعبالعبور است و در فصل سرما و یخبندان چون روستا آفتابگیر نیست از ابتدای جاده ورودی به روستا همیشه یخبندان است بنابراین مجبور هستم ماشینم را اول روستا پارک کنم و مابقی راه را پیاده تا مدرسه بروم.
برزگر در مورد خاطرات دوران تدریس خود گفت: تمام سالهای تحصیل در روستاها برایم خاطره است اما لذتبخشترین خاطره همین تدریس به این دانشآموز دختر در روستای ونگین است که سعی میکنم به بهترین نحو به او آموزش دهم.
وی ابراز کرد: یک دانشآموز دیگر در این مدرسه دارم که پایه پیشدبستانی است که جزو آمار دانشآموزان محسوب نمیشود؛ او نیز خواهر همان دانشآموز پایه دوم است که چون در تمام کلاسهای خواهرش حضور داشته اکنون به اندازه دانشآموز کلاس دوم سواد دارد.
این معلم طارمی تشریح کرد: اوایل شیوع ویروس کرونا که مدارس تعطیل بود یک روز هم کارم را تعطیل نکردم و با وجود نصیحتها و تذکرهایی که از سوی دوستان و همکاران میشد سعی کردم با رعایت پروتکلهای بهداشتی و در فضای باز، کلاس را در دو روستای آقچهقشلاق و ونگین برقرار کنم.
وی اذعان کرد: والدین دانشآموزان در روستا یا به طور کامل سواد ندارند یا اگر هم داشته باشند در حد خواندن و نوشتن است بنابراین نمیتوانند نکات درسی را با فرزندان خود دوره کنند لذا من خود را موظف دانستم که حضوری به سراغ دانشآموزان به ویژه کلاس اولیها بروم تا درس را فراموش نکنند.
معلمی در روستاها با مولفههای آموزشو پرورش همخوانی ندارد
برزگر در مورد مشکلات معلمان روستایی تصریح کرد: معلمی در روستاها با مولفههای آموزشو پرورش همخوانی ندارد و چون تعداد دانشآموزان به حد نصاب نمیرسد؛ معمولا یک معلم برای روستا در نظر گرفته میشود که آن معلم مجبور است طوری برنامهریزی کند که علاوه بر آموزش برای ۶ پایه اول تا ششم، نقش مدیریت مدرسه را نیز ایفا کند.
وی با تصریح بر اینکه متأسفانه هیچ امتیازی برای معلم روستا نسبت به معلم شهر در نظر گرفته نمیشود، ادامه داد: زیرساختهای آموزشوپرورش تبعیضهای فراوانی دارد چراکه همان معلمان روستایی که نقش مدیر، معلم و سرایدار و نگهبان در یک مدرسه ایفا میکند و از جان مایه میگذارد که شش پایه تحصیلی را به حد استاندارد برساند با معلمی که در شهر با تمام امکانات و در یک پایه تدریس میکند هیچ تفاوتی از نظر امتیاز ندارد.
برزگر تشریح کرد: معلمی در روستا بسیار سخت است چون گاهی برخی از دانش آموزان روحیه خوبی ندارند و ما باید متوجه این باشیم که شاید مشکلاتی در خانواده آنها وجود داشته باشد و سعیکنیم که دانش آموزان را درک کرده و با رفتار و برخورد مناسب به آنان روحیه دهیم تا خود را در مدرسه تنها احساس نکنند.
وی عنوان کرد: یک معلم زمانی ثمره نتایج خود را میبیند بسیار خرسند میشود؛ خوشبختانه شاگردانم به توفیقات فراوانی در رشتههای پزشکی، مهندسی، نظامی، معلمی و روحانیت دست یافتند که با دیدن موفقیت آنها به خود میبالم.
برزگر با اشاره به مشکلات جامعه معلمان بیان کرد: شایسته نیست قشر فرهنگی با تمام سختیهای فراوانی که متحمل میشوند مورد بیمهری آقایان مسئول قرار گیرند؛ چه بسا که بارها در مجلس برای افزایش حقوق و دستمزد معلمان فریاد زده شده و هیچ اقدامی صورت نگرفته که این موجب احساس حقارت در قشر فرهنگی شدهاست.
این معلم طارمی ادامه داد: معلمی معنویت خاصی دارد ، هیچ گاه یک معلم برای جبران هزینه زندگی خود نمیتواند اقدام به کار دیگری بکند لذا از مسئولین انتظار داریم که اگر نمیتوانند برای معلمان اقدامی انجام دهند لااقل شأن و جایگاه معلمان را حفظ کنند.
وی با تاکید بر اینکه معلمان با اخلاق و رفتار خود باید الگویی برای تمامی دانش آموزان باشند، بیان کرد: رسالت اصلی یک معلم آموزش جایگاه والای انسانیت و درس زندگی است و هر معلمی احساس کند که به تمام دانشآموزان خود این درس را القا کرده قطعا موفق عمل کرده و وجدان راحتی نزد پروردگار خواهد داشت.
این معلم طارمی تصریح کرد: هر انسان یک ماموریتی دارد و تا آن ماموریت خود را به سرانجام نرساند هیچ کار دیگری نمیتواند بکند؛ علت اینکه پذیرفتم که امسال هم معلم آن دانشآموز در روستای ونگین بمانم این بود که احساس کردم ماموریتم نیمهتمام باقی مانده که امیدوارم سال آینده یک معلم با تجربه این مسئولیت را بپذیرد.
برزگر در پایان گفت: از زحمات خانوادهام که در طول تمام دوران خدمتم همراه و پشتیبانم بودند و سالها در تمام روستاها همراهم بودند قدردانی میکنم.
این معلم فداکار تمام سختیها را به جان خریده تا به جایگاه والای انسانیت معنی بخشد گویا اقتضای شغل معلمی در همین جمله خلاصه میشود که معلمی شغل نیست، عشق است.