انسیه شجاعی
گزارش پیوست[1]، نمونه ای از تجربیات سیاست گذاری ملی آموزشی در حوزه مدارس سایبری است که درس های بسیاری برای پژوهشگران، سیاست گذاران و مجریان حوزه آموزشی و آی.سی.تی دارد. آمریکا با بیش از 20 سال تجربه در این حوزه و باوجود دارا بودن سهم بالایی از بازار فناوری و آموزشی جهان، تجربیات جالب توجهی درزمینه مدارس ترکیبی و مجازی دارد
آمریکا با بیش از 20 سال تجربه در این حوزه و باوجود دارا بودن سهم بالایی از بازار فناوری و آموزشی جهان، تجربیات جالب توجهی درزمینه مدارس ترکیبی و مجازی دارد.
که بازخوانی آن برای روشن تر شدن مسیری که ما نیز در حال ورود به آن هستیم، آموزنده خواهد بود. نتیجه مطالعات صورت گرفته نشان می دهد نتایج دانش آموزان مدارس مجازی در حدود نصف عملکرد دانش آموزان در مدارس عادی است. شاید این گزاره مهمترین گزاره قابل اخذ از تجربه آمریکا باشد که برخی از ایدهپردازان اولیه که نگاه بسیار مثبتی به گسترش آموزش های شخصیسازیشده مجازی داشتند، تصویری کاملاً متفاوت از آن را ترسیم می نمودند. متن گزارش حاوی اطلاعات بسیار گسترده ای درباره روش های آموزشی، میزان حضور دانش آموزان در مدرسه مجازی، نحوه بودجهریزی، نحوه قانون گذاری و حکمرانی ایالت ها در کنترل و تنظیم گری این مدارس و جوانب دیگر پژوهشی و سیاسی این مسئله است.
نتیجه مطالعات صورت گرفته نشان می دهد نتایج دانش آموزان مدارس مجازی در حدود نصف عملکرد دانش آموزان در مدارس عادی است.
نمونه ای از بخش هائی از این گزارش:
با توجه به شواهد مسلم در عملکرد ضعیف مدارس آموزش تمام وقت مجازی و ترکیبی، به سیاست گذاران توصیه می شود:
- تا زمانی که دلایل عملکرد نسبتاً ضعیف مدارس مجازی و ترکیبی شناسایی و بررسی شوند، افزایش تعداد و میزان ثبت نام در این مدارس را کاهش دهید یا متوقف کنید.
- ابزاری را به کار ببندید که مدارس مجازی و ترکیبی را ملزم به کاهش نسبت دانش آموز به معلم نماید.
- بر مدارس مجازی و ترکیبی با عملکرد پایین، مجازات هایی اعِمال شود.
- برای تحقیقات در مورد «برنامه های» آموزش مجازی و ترکیبی و نوآوری در اداره کلا س ها در مدارس سنتی دولتی و ناحیه ای، برنامه های حمایتی طراحی و اجرا شود.
- گستره و دسترسی جغرافیایی مدارس مجازی تمام وقت (تامین شده با پرداخت های مالیات دهندگان) بایستی توسط قانون گذاری، تنظیم شود. در حال حاضر سؤالات جدی در مورد اثربخشی بسیاری از مُدل های آموزش مجازی وجود دارد. تا زمانی که به اندازه کافی به این سؤالات پرداخته نشده باشد، سیاست گذاران بایستی یا رشد آنها را محدود کنند یا برای آن مهلت قانونی در نظر بگیرند.
- با توجه به درک ناقص و محدود از آنچه در واقع در آموزش مجازی اتفاق می افتد (به عنوان مثال، ماهیت و میزان تدریس در مُدل آموزشی، برنامه درسی خاص مورد استفاده آن، نوع و میزان یادگیری که رخ می دهد و غیره)، سیاست گذاران باید همه انواع مدارس مجازی فعال در حوزه حاکمیت خود را، به ارائه اطلاعات لازم برای بررسی اثربخشی آموزش مجازی، موظف کنند.
- سیاست گذاران ایالتی و فدرال باید برنامه های بلندمدتی را برای حمایت از پژوهش های مستقل و ارزیابی مدارس مجازی، به ویژه آموزش مجازی تمام وقت، ایجاد کنند. با گذشت بیش از بیست سال از آغاز اولین مدارس مجازی، یک پایگاه تحقیقاتی نابسنده از مطالعات طولی و تجربی برای هدایت فعالیت ها و سیاست گذاری در آموزش مجازی وجود دارد.
- در سا لهای 2017 و 2018 میزان فعالیت های قانون گذاری مربوط به مدارس مجازی کاهش نسبی یافته است. همانند سا ل های گذشته، لایحه هایی برای افزایش نظارت بر مدارس مجازی ارائه شده است. با این حال شواهد کمی از تأثیر پژوهش های موجود در مورد عملکرد مدارس مجازی بر اقدامات قانونی وجود دارد.
[1] این گزارش ترجمه ای است از منبع زیر:
Alex Molnar, Series Editor. Virtual Schools in the U.S. 2019, National Education Policy Center.
گزارش را می توانید از اینجا دریافت کنید.
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری فارس