در میان فرهنگیان استان اصفهان هستند معلمینی که علاوه بر تدریس در حوزه دیگری غیر از آموزش و پرورش نیز فعالیت میکنند و به موفقیتهای بسیاری نیز رسیده اند. یکی از این فرهنگیان پیشکسوت غلامحسین سلطانیان دبیر ادبیات بازنشسته آموزش و پرورش ناحیه دو اصفهان است که در حوزه تئاتر و… فعالیت میکند.
به گزارش اداره اطلاعرسانی و روابطعمومی اداره کل آموزشوپرورش استان اصفهان، غلامحسین سلطانیان از فرهنگیان بازنشسته و بازیگران تئاتر، تلویزیون ، رادیو و سینمای کشور است که ۲۰ اسفند ۱۳۳۵ درخانواده فرهنگی و اهل هنر در روستای اسفرجان شهرضا چشم به جهان گشود، پدرش استاد ریحان اسفرجانی و از شعرا و فرهنگیان باسابقه اسفرجان و شهرضا بود، درسال۱۳۵۶ وارد آموزش و پرورش شد و از سال 1358 نویسندگی و کارگردانی را فرا گرفت.
وی پس از بازنشستگی به تدریس ادبیات مشغول است و خود را از آموزش و پرورش جدا نکرده است و همچنان با همان اشتیاق گذشته به تدریس مشغول است. در ادامه گفتگوی غلامحسین سلطانیان را با خبرنگار آموزش و پرورش میخوانید:
از چه مدرسه ای تدریس خود را آغاز کردید؟
اوایل خدمت در روستاهای استان چهارمحال بختیاری که یک دبستان چند پایه داشت مشغول به کار شدم، با توجه به بُعد مسافت و صعب العبور بودن محل خدمت تردد وسایل نقلیه مشکل بود و ناگزیر دو ماه از دیدار خانواده دور ماندم. بعد از دو ماه دوری به دیدار خانواده رفتم و عصر جمعه راهی روستا شدم، غروب بود و شامگاه، فاصله روستا تا جاده اصلی حدود ۶ کیلومتر بود و وسیلهای با توجه به تاریکی شب وجود نداشت. راه میانبر را انتخاب کردم اما هر قدم که برمیداشتم سستی زمین را زیر پاهایم حس میکردم، ناگهان فهمیدم وارد باتلاق شدم. ترس کم کم وجودم را فراگرفت. آنچه که فکرم را بیشتر آزار میداد صدای”علی، حسن، عبداله”و… دیگر شاگردانم بود که درس حسنک کجایی، کوکب خانم و دیگر دروس کتابهای درسی را در ضمیر دلم نجوا و در گوشم زمزمه میکردند. کور نوری دیدم که از دور سوسو میزد، ناخداگاه فریاد زدم که پس از آن شخص چوپانی به طرفم آمد و به زحمت از باتلاق بیرون آمدم. شب رادر کنار آتش آغُل گذراندم و صبح زود با تراکتوری خود را به روستا رساندم. با دیدن شاگردانم شوق عجیبی پیدا کردم چرا که همه یکنواخت ویک صدا گفتند:”اوغور به خیر آقا معلم”.
اکنون وقتی یاد این خاطره مجدداً در ذهنم تکرار میشود به یاد حسین فهمیدهها، علی لندیها و خیلی دیگر از دانشآموزان نمونه میافتم که دست پرورده معلمان زحمتکش، مسولیت پذیر و متعهد بودند و هستند و بدون هیچ چشم داشتی برای نجات جان انسانها از جان خود گذشتند.
شما در کنار معلمی، در تئاتر هم فعالیت میکنید، آیا این دو حوزه تداخلی با هم نداشت؟
معتقدم تدریس باید به گونهای باشد که برای دانش آموز جذاب با شور و نشاط مفرح و انگیزه بخش باشد و آنها را نسبت به تفهیم مطالب تشویق و ترغیب کند چراکه معلم علاوه بر مهارت ها و تکنولوژی ها هنر آموزش و تدریس را باید بداند. از همین رو سعی کردم در طول این سالها که تدریس میکنم برای یادگیری بهتر مطالب درسی و درک مفاهیم آموزشی از هنر تئاتر نیز در آموزش دانشآموزان استفاده کنم. البته تئاتر و سینما نباید طوری معنا شود که معلم را از حیطه آموزش دور کند و طبیعتاً اولویت من تدریس در آموزش و پرورش بود.
از چه زمانی وارد تئاتر شدید و چه فعالیتهایی انجام دادید؟
سال۱۳۵۸نویسندگی، کارگردانی و بازیگری را محضر اساتیدی چون زنده یاد داوود رشیدی و بزرگان تئاتر ایران و اصفهان آموختم. سال ۱۳۶۵ باصدا و سیمای مرکز اصفهان فعالیتم را آغاز کردم و در برخی از سریال های تلویزیون از جمله لطایف بهلول، آقای گرفتار، ارثیه پدری، پشت کوههای بلند، رویای طبقه پایین و… ایفای نقش کردم و چندین نمایش رادیویی و فیلم داستانی نیز به رشته تحریر در آوردم. در سال۱۳۸۰ مقام دوم بازیگری ظنز کشور را کسب کردم و در حال حاضر نیز مدرس آموزش بازیگری هستم و در مدارس اصفهان به تدریس ادبیات هم مشغولم.
آیا هنر تئاتر یا سینما میتواند در آموزش و پرورش و به خصوص تدریس معلم تأثیر گذار باشد؟
زبان هنر می تواند برای توسعه آموزش و پرورش جذاب باشد، آموزش و پرورش با یک تفکر منطقی میتواند حس کنجکاوی و جستجو گری را برای به فعلیت رساندن نبوغ دانشآموزان در مسیر هنر تقویت و فرآیندهای زیبا و جدیدی را خلق کند.
من دبیرم آقای سلطانیان هستن واین باعث افتخار هست که دانش اموز ایشان هستم