به گزارش اداره اطلاع رسانی و روابط عمومی آموزش و پرورش شهرستان های استان تهران، احسان و نیکوکاری کارکردهای زیادی در عرصههای فردی، اجتماعی، فرهنگی، معنوی دارد. مؤمنان واقعی و انسانهای صاحب خرد و اندیشه در هر عصر و نسلی، سعی و تلاش کردهاند خود را به صفت و ویژگی احسان و نیکوکاری، آراسته سازند.
فریده آقایی، خیر مدرسه ساز ی در سال ۱۳۵۲ در شمیران- تجریش چشم به جهان گشود که عزمش را جزم کرده بود که غبار محرومیتهای آموزشی را بزداید، اما دیری نپایید که در غروب برگ ریزان ۲۹ آبان ۱۳۹۹ بربال ملائک نشست و به آسمان پَر کشید ، دوره دوم دبیرستان را در دبیرستان دکتر ولی الله نصر در تهران در رشته ریاضی ادامه و به پایان رساند. دانش آموخته لیسانس در رشته اقتصاد در دانشگاه تهران است.
مرتضی اعرابی همسر مرحومه فریده آقایی می گوید: همسرم«فریده آقایی» ترجیح میداد که به نام خانوادگی من یعنی «اعرابی»خوانده شود، در خصوص نام مدرسه هم بر این امر تاکید داشت و این انتخاب شخص ایشان است.
نحوه آشنایی زوج خیر مدرسه ساز
در ۲۲ خرداد سال ۱۳۵۰ هر دوی ما به استخدام وزارت امور اقتصادی و دارایی در آمدیم و در واقع اولین روز آشنایی ما و برجسته ترین روز در زندگی من بود.
دی ماه سال ۱۳۵۲ آزاده دخترم جلوه ای دیگر به زندگی ما داد و پنج سال بعد در شهریور ۱۳۵۷ مهدی پسرم مکمل شادی ما شد، در زمستان ۱۳۶۶ زادگاه و شهر مورد علاقه امان، تهران را ترک، دوره و تجربه ای دیگر در زندگی راآغاز کردیم.
نزدیک به سه سال ساکن کشورهای گوناگون بودیم تا سرانجام کشتی مهاجرت ما در سوئد پهلو گرفت و لنگر انداخت. همسرم خیلی زود به یاد گیری زبان پرداخت و در کتابخانه و مدرسه ای در شهر محل زندگی مان به کار مشغول شد. هر دوی ما در رشته کارشناسی اقتصاد شرکت، در دانشگاه پذیرفته شدیم ولی او ترجیح داد در کنار کار وقت بیشتری را برای بودن با فرزندانمان بگذراند و از ادامه تحصیل خودداری کرد.
نحوه ی ورود مرتضی اعرابی به عرصه مدرسه سازی
مرتضی اعرابی در خصوص کارهای خیر همسرش در موسسه محک می گوید: همسرم فریده از آنجا که در کنار کار و تحصیل و پرورش فرزندان کتابخوانی و هنر، بخشهای جدا نشدنی زندگی او بودکه درآمد حاصل از فروش تابلوهایش را به موسسه محک تهران میبخشید. در سال ۱۳۹۴ پس از ۳۰ سال به سرزمین اجدادی برگشتیم. حالا فریده مادر بزرگ ۴ نوه بود، یک پسر و یک دختر از آزاده و یک پسر و یک دختر از مهدی. وقتی به بررسی شرایط آموزش و پرورش کودکان در ایران پرداخت و از نزدیک با مشکلات در این حوزه آشنا شد، اراده اش بر این قرار گرفت که با فروش تنها آپارتمانی که داشتیم نسبت به بنای مدرسه ای همت گماریم. قرار شد که بررسی و مطالعه را آغاز نموده و در سفر بعدی کار را شروع کنیم. تنها دوهفته بعد از سفر متوجه شدیم که سرطان بر وجودش چنگ انداخته است. ماه ها با این دیو مبارزه کرد و سرانجام در ساعت ۷ صبح ۲۹ آبان ۱۳۹۹ در حالی که دستانش در دستهای من و فرزندانمان بود با نقش خنده ای بر لبانش آرام گرفت. واپسین گفتگوهای ما که بین ساعت ۳:۴۵ تا ۵:۰۰ بامداد یعنی تنها دو ساعت قبل از آسمانی شدنش موضوع ساخت مدرسه و قول گرفتن از من برای انجام این خواسته بود. به داشتن همسری مهربان، عاشق، هنرمند و وفادار که ۴۹ سال را عاشقانه در کنار هم زیسته ایم به خود میبالم. با وجود آسمانی شدن او در سال ۱۳۹۹ این پیمان وپیوند ناگسستنی است.
مرتضی اعرابی همسر فریده آقایی در خصوص ادامه کار خیری عنوان کرد:
همسرم فرصت یافت که تصمیم به ایجاد و ساخت مدرسه را داشته باشد ومن بنا به درخواست او برنامه را از سفر مجدد به ایران بررسیها و تحقیقات ابتدایی و نیز انتخاب محل آغاز نموده و تا به این مرحله پیش رفته ام و امید است که به نوبه خودم تا به سر انجام رسیدن کار و افتتاح مدرسه توان این مهم را داشته باشم و چنانچه یاری دوستان آموزش و پرورش و نوسازی مدارس فراهم آید و به فراخوان من پاسخ درخور داده شود به آرزویم خواهم رسید و این کردار نیکو ادامه خواهد یافت. نباید از نظر دور داشت که تجربه اولین کار نیز بی اثر نبوده و حمایتها یا سنگ اندازیها میتواند شتاب بخش یا کند کننده عمل باشد.
در خصوص ادامه فعالیت در این زمینه با دوستانی که در گوشه و کنار جهان دارم در تماسم که آنان را برای انجام این مهم تشویق نمایم. خواهر و برادرم که ساکن تهران هستند نیز در زمینه تامین هزینه سرپرستی چند دانش آموز کوشا هستند و من از اینکه این کار را ترویج داده ام بسیار خرسندم.
دخترم دکتر آزاده اعرابی نماینده سوئد در اتحادیه اروپا و محقق و پژوهشگر و پسرم دکتر در روشهای آموزشی است نوه بزرگم نیما (۱۸ ساله) رشته علوم ارتباطات در دانشگاه استکهلم شروع کرده و نوه دیگرم امیل در مدرسه تیزهوشان امسال دیپلم گرفته و تا چند روز دیگر رشته مهندسی تکنیکهای ریاضی را در دانشگاه تکنیکی سلطنتی استکهلم شروع خواهد کرد.
من هم به عنوان بازنشسته که ((آردها را ریخته و الک را آویخته)) روزگارم را با رکاب زدن و راه پیمایی در جنگل و شعر و ادبیات ایران و جهان و صد البته با موسیقی ناب سر میکنم.
آرزو دارم دانش آموزانی که در این مدرسه و نیز سایر مدارس در مناطق محروم آموزش میبینند این امکان را بیابند تا مدیرانی شایسته و مفید برای پیشرفت ایران عزیزمان باشند.
در نظر دارم که همه ساله با شروع سال تحصیلی برای تمامی دانش آموزان مدرسه فریده، نوشت افزار تامین نمایم و برای سال تحصیلی نیز تدارک لازم انجام شده است.
دل، گرچه در این بادیه بسیار شتافت
یک موی ندانست، ولی موی شکافت
اندر دل من، هزار خورشید بتافت
آخر به کمال ذره ای راه نیافت
شایان ذکراست کلنگ مدرسه ی شش کلاسه خیرساز فریده اعرابی در روستای قلعه بلند جواد آباد شهرستان ورامین به تازگی به زمین زده شده است و طی یکسال آینده به بهره برداری میرسد.
گفت و گو : زهرا سادات حسینی