تعلیم و تربیت در زیست بوم جدید به سمت آموزه های مدرنیته می باشد ، لذا برای توسعه بهره وری بهتر باید به مدارس به عنوان حوزه های عمومی دموکراتیک نگاه کرد ؛ جایی که در آن باید تعلیم و تربیت انتقادی که منجر به شهروندی منتقد و اجتماعی می شود جریان پیدا کند.
معلمان به عنوان روشنفکران تحول آفرین در جامعه محسوب می شوند که باید به دور از اقتدار گرایی سنتی به تعلیم و تربیت انتقادی و مسئولیت های اجتماعی بپردازند.
استفاده از مطالعات فرهنگی به عنوان یک رشته تلفیقی در جهت غنای تعلیم و تربیت انتقادی بسیار اثرگذار است. هدف تعلیم و تربیت در زیست بوم جدید کمک به افراد برای کسب دانش مورد نیاز به منظور کامیابی به عنوان یک شهروند است و به عنوان یک فرآیند متغیر مردم را از ناتوانی درباره پذیرش مسئولیت رفتارهایشان می رهاند.در نظام تعلیم و تربیت در زیست بوم جدید مدارس باید مکان های تعلیم و تربیت انتقادی در خدمت آفریدن شهروندانی تبدیل شود که قادر به اعمال قدرت بر زندگی خود و به ویژه بر شرایط تحصیل دانش آموزان باشد. پیدایش این امر مهم ، این است که مدارس را به عنوان حوزه های عمومی دموکراتیک بنا نهاد.
مربیان باید تعلیم و تربیت انتقادی را پرورش دهند و در آن دانش عبارات و مهارت های شهروندی انتقادی را به جای شهروند صرفا خوب، آموزش داد؛ لذا معلمان در نظام تعلیم و تربیت در زیست بوم جدید نباید موضوعات درسی را تدریس نمایند بلکه باید آنها قدرت بررسی متن را از طریق اجازه دادن به دانش آموز در آنها به وجود بیاورند که متون را خارج از شکل های خواندن یکسان قرائت نمایند.
منبع: اداره کل آموزش و پرورش استان خراسان رضوی