به گزارش اداره اطلاع رسانی و روابط عمومی آموزش و پرورش استان ایلام، “روح اله آسا” مدیر آموزش و پرورش شهرستان ملکشاهی طی یادداشتی که به مناسبت سی و ششمین اجلاسیه مدیران و روسای آموزش و پرورش سراسر کشور، نگاشته، به بحث و بررسی راهکارهای تحکیم روابط مدرسه و خانواده پرداخته است.
مشروح این یادداشت به صورت زیر است:
خانه و مدرسه به عنوان دو نهاد اصلی تعلیم و تربیت در هر جامعه ای محسوب می شوند. یکی از کارکردهای اصلی خانواده تعلیم و تربیت فرزندان است. والدین به عنوان نخستین آموزشگران، اساسی ترین فعالیتها نظیر راه رفتن، سخن گفتن، یادگیری لغات، ابزارهای اندیشیدن، روابط با اشیاء و اشخاص را در خانه به کودکان می آموزند. خانواده سالم، فرزند سالمی را روانه مدرسه می کند و مدرسه سالم با دانا سازی و معرفت بخشی به دانش آموزان آنها را توانا تر کرده و انسانهای کار آمدی را به جامعه تحویل دهد. از طرفی در جامعه امروز، مدرسه عملکرد تربیت کودکان را در چارچوب هدفها و برنامه ها ی مشخص تربیت عمومی عهده دار می باشد .
آموزش و پرورش عمومی به نیازهای تربیتی هر گروه در قالب هدفهای کلی تربیت و رشد، کم و بیش پاسخ می دهد، اما طبیعت هر فرد دارای ویژگیهایی است که در قالب برنامه های عمومی نمی گنجد و به چاره جویی و اعمال روشهای خاص نیاز دارد .
خانواده نیز در عملکرد تحصیلی فرزندان نقش ثانویه ای را بازی می کند و واضح است که مدرسه مسئول یادگیری بچه هاست. ارتباط موثر بین خانه و مدرسه باعث می شود دوگانگی آموزشی و تربیتی کمتر شده و دیدگاه همسوئی بین آن دو در مورد تحصیل، تربیت و پیشرفت برقرار شود، هزینه و وقت کمتری صرف اصلاح تعارضات و مشکلات آموزشی و پرورشی شود. در مجموع هر یک از ما از ارتباط موثر بین خانه و مدرسه سودها و منفعت های فراوانی خواهیم برد و این امر موجب می شود که استانداردهای اجتماعی و اقتصادی برای همگان افزایش پیدا کند. در نتیجه چنین شرایطی است که هر فرد قادر است بهتر به اهداف مورد نظر زندگی خود دست یابد و به تعالی برسد.
خانه و مدرسه باید از جهت روشها و تفکرات همسوی یکدیگر باشند. دانش آموزان زمانی میتوانند مسیری مناسب و ثمربخش را طی کنند که قرار گرفتن آنها در محیط خانه و مدرسه در جهت یک هدف و مقصد باشد زیرا خانه و مدرسه مشابه و مکمل یکدیگرند و رابطه خانه و مدرسه همچون جسم و جان در هم تنیده شده است. به طوریکه هرگونه سستی و ضعف در هریک از آنها به سختی بردیگری تاثیر می گذارد و برعکس سلامت روانی واجتماعی هرکدام تضمین گر سلامت وجود دیگری است. زیرا بررسی چگونگی رابطه دانش آموز با خانه و مدرسه، پیچیدگی رابطه ها و داشتن برنامه درست تربیتی نیازمند تعامل و همدلی خانه و مدرسه است. تا بتوانیم نسلی سالم پرورش دهیم و بر جامعه اثرگذار باشیم.
نتیجه گیری
با توجه به وضعیت موجود آموزشی و تربیتی و لزوم همکاری و مشارکت اولیاء در امور مدرسه و تربیت فرزندان، ایجاد ارتباط بین خانه و مدرسه بیش از پیش ضروری می نماید. ارتباط والدین با مدرسه موجب همسویی روشهای آموزشی و تربیتی شده و کارائی آن را بیشتر می کند، شناخت بیشتری از دانش آموز، مدرسه و محتوای آموزشی به دست می آید و سعی می شود از برنامه های مدرسه و آموزش و پرورش در خانه و خانواده حمایت بیشتری به عمل آید. همچنین موجب می شود تربیت و آموزش دانش آموزان وظیفه همه افراد جامعه محسوب شده و یکدیگر را در این امر مهم یاری رسانند و در نتیجه این اقدامات افراد جامعه انسانهای سالم، رشد یافته و بالنده خواهند بود.
منبع: اداره کل آموزش و پرورش استان ايلام