
تهران (پانا) – صدها کارگر و اعضای خانواده آنها که در یک رودخانه و اطراف آن چادر زدهاند، این روزها و شبها از ترس وقوع سیل، نمیخوابند تا هوشیار باشند.
اهالی روستای چم زرشک شهرستان ثلاث باباجانی در استان کرمانشاه هرساله از اواخر تیرماه تا اوایل آذرماه برای کاشت و جمعآوری سیبزمینی به رودخانهای در استان همدان در نزدیکی صحرای صالحآباد شهرستان بهار (حوالی باسکوی تورجی) نقل مکان میکنند و در اینجا داخل چادرهایشان ساکن میشوند.
همه این افراد، کارگر هستند و خانوادههای پرجمعیت دارند و تنها محل مناسب برای چادر زدنشان، نزدیک زمینهای زراعی حوالی رودخانه است و حتی بسیاری از آنها داخل رودخانه چادر برپا میکنند چون فقط در این محدوده است که دسترسی به زمینهای کشاورزی و فضای آزاد و مناسب برای چادر زدن وجود دارد.
دسترسی نداشتن به آب سالم و کافی، گرم بودن هوا در ایام تابستان، نبود امکانات اولیه مثل آب و برق و نزدیک نبودن خدمات بهداشتی، موجب شده است که این کارگران زحمتکش و خانوادههای آنها که صدها نفر هستند، با خطرات و تهدیدهای مختلفی مواجه باشند.
در این میان، شرایط بچهها و دانشآموزان قابل توجه است. آنها همراه با پدر و مادرشان از ساعت 4 صبح بیدار میشوند و کار میکنند. این بچهها هرسال دو ماه دیرتر به مدرسه میروند چون تا اواخر آبان و حتی آذرماه باید در این منطقه باشند و همراه با والدینشان کار کنند.
شببیداری از ترس سیل
اکثر افرادی که در این منطقه حضور دارند، در این شبها و روزهای بارانی به خاطر ترس از سیلاب، نمیخوابند و مراقب خانوادههایشان هستند.
یکی از پدران کارگر در این باره به خبرنگار پانا گفت: ما چند شب است که از ترس وقوع سیل، نمیخوابیم و بیدار هستیم. چون به ما اعلام شده است که تا روز پنجشنبه احتمال جاری شدن سیل وجود دارد و باید هوشیار باشیم.
وی افزود: البته گفتهاند که اگر چادرهایمان را جمع نکنیم و از اینجا نرویم، در صورت وقوع حادثه، هیچ خسارتی به ما نمیدهند. چون ما داخل رودخانه و اطراف آن هستیم و احتمال وقوع سیل وجود دارد.
این پدر کارگر در پاسخ به این سوال که چرا با این شرایط که به شما هشدار دادهاند، همچنان مشغول کار هستید، اظهار داشت: ما راه دیگری نداریم؛ مجبوریم برای تامین خرج خانواده و زندگیمان کار کنیم. هدف ما این است که یک لقمه نان حلال کسب کنیم و بچههایمان از گرسنگی تلف نشوند.
وی ادامه داد: ما جایی به جز این چادرها نداریم و غیر از این رودخانه و اطراف آن نیز فضای مناسب و آزاد برای اسکان و چادر زدن وجود ندارد. ما هر سال در همین نقطه جمع میشویم و فقط به شرایط زندگی در این منطقه عادت کردهایم و آشنا هستیم.
دسترسی نداشتن به آب سالم و کافی
مرد میانسال دیگری در گفتوگو با خبرنگار ما اظهار داشت: ما بدون امکاناتی مثل آب و برق در این چادرها زندگی میکنیم. همه ما خانوادههای پرجمعیتی داریم و حتی برخی خانوادهها فرزند چندماهه و کوچک دارند که از شدت گرما در فصل تابستان یا در میان مشکلات بهداشتی به سختی زنده میماند.
وی افزود: ما همگی ساعت 4 صبح از خواب بیدار میشویم و در زمینهای زراعی، سیبزمینی جمع میکنیم و تا بعدازظهر کار میکنیم. بچهها هم کمکخرج هستند و پا به پای پدرها و مادرها کار میکنند.
این پدر کارگر درباره روزهای حضور مردم در این مکان، اظهار داشت: ما اواخر تیرماه از استان کرمانشاه به همدان میآییم و تا آبان و آذرماه همین جا هستیم. بنابراین دانشآموزان تقریبا دو ماه از درس و کلاس عقب میمانند اما چارهای نیست.
وی درباره شرایط بهداشتی محل اسکان این مردم اظهار داشت: وضعیت بهداشتی اینجا افتضاح است چون دسترسی به آب سالم و کافی نداریم.
زنها پابهپای مردها کار میکنند
حضور زنها در این منطقه از استان همدان پررنگ است. آنها به امید یک درآمد اندک، چهار تا پنج ماه در سال را از روستای خود در استان کرمانشاه به این منطقه میآیند و مدام کار میکنند.
یک مادر میانسال درباره شرایط خانمها در این محیط بدون امکانات، گفت: زنان پابهپای مردها در این منطقه کار و تلاش میکنند تا یک لقمه نان حلال نصیب خانوادهشان شود. البته ما در این سفر چندماهه که از استان کرمانشاه به اینجا نقل مکان میکنیم و در چادرهای بدون امکانات ساکن میشویم خیلی اذیت میشویم.
وی تصریح کرد: البته چارهای جز این نداریم و مخصوصا در این شرایط اقتصادی باید دو برابر کار کنیم.
پای صحبت بچهها و دانشآموزان
اینجا تا چشم کار میکند، بچهها و دانشآموزان قابل مشاهده هستند که از ساعت 4 صبح بیدار میشوند و همراه با والدینشان کار میکنند.
یک دختر بچه 15 ساله در این باره اظهار داشت: کار همراه با پدرها و مادرها در زمین کشاورزی، باعث خستگی ما میشود و همه ما به خاطر کمخوابی، انرژی کافی برای بازی نداریم.
دانشآموز دیگری هم گفت: ما هرسال تا آبان یا آذرماه اینجا هستیم و تقریبا دو ماه از سال تحصیلی را درس نمیخوانیم. وقتی به روستای خودمان برگردیم، میتوانیم درس را شروع کنیم.
وی افزود: ما بچهها در شرایط سخت و دشواری درس میخوانیم اما درس و مشق را رها نمیکنیم.
همچنین یک پسر دانشآموز اظهار داشت: تا زمانی که در این منطقه هستیم اصلا نمیتوانیم درس و کتاب بخوانیم. چون باید با پدرها و مادرها کار کنیم و این کار خیلی خستهکننده است. بنابراین باید منتظر باشیم تا اواسط پاییز به روستای خودمان برگردیم و بتوانیم درس بخوانیم.
* شبنم عزیزی؛ دانشآموز خبرنگار پانا (آموزشدیده در دورههای خبرنگاری اردوی عشایری مشهد مقدس)
.