مدیرکل آموزش و پرورش استان اصفهان پیش از ظهر روز پنجشنبه به روستای قهنویه مبارکه سفر کرد تا در کلاس درس پدر و مادر شهیدان دانشآموز مجید، اصغر، خدابخش و محمد ضیایی بنشیند.
به گزارش اداره اطلاعرسانی و روابط عمومی ادارهکل آموزش و پرورش استان اصفهان، مقصد امروز مدیرکل آموزش و پرورش استان اصفهان، با روزهای گذشته و حتی با سفرهای شهرستانی دیگر وی، متمایز است.
سفر برای دیدار با دو چهره نورانی آن هم در یک روستا از توابع شهرستان مبارکه تنظیم شده است.
صدها پدر و مادر شهید در این کهن دیار اصفهان، شهر شهیدان روزگار میگذرانند و زندگی هر کدامشان قصهای دارد و دردی از فراق و دوری، اما این بار حکایت، حکایت دیگریاست.
روایتی متفاوت از همه آنچه تا به حال از پدران و مادران شنیدهایم و نوشتهایم.. داستان، ماجرای پدر و مادر 4 شهید دانشآموز است که دِینی بزرگ بر گردن همه ما دارند و قطعاً بی انصافی ما بوده که در طول همه این سالها هرگز چراغ یادشان را روشن نکردهایم و سری به آنها نزدیم.
محمدرضا ابراهیمی، مدیرکل آموزش و پرورش استان اصفهان پیش از ظهر روز پنجشنبه به روستای قهنویه مبارکه سفر کرد تا در کلاس درس پدر و مادر شهیدان دانشآموز مجید، اصغر، خدابخش و محمد ضیایی بنشیند.
هنگام ورود، آقای مدیرکل پدر شهید را به گرمی در آغوش میکشد، پیشانی وی را میبوسد و با او احوال پرسی گرمی میکند؛ مادر شهید هم از دلجویی وی بیبهره نمیماند و مدیرکل آموزش و پرورش چادر وی را میبوسد.
روی دیوار تمثال معصوم 4 شهید نقش بسته و در گوشهای دیگر تصاویر خاکسپاری این کبوتران خونینبال که پدر مادر آنان را با دستان خود به خاک سپردهاند، ناخودآگاه چشم را هنگام خیره شدن به آنان مینوازد و اشک را جاری میکند.
در آغاز دیدار مدیرکل آموزش و پرورش اینگونه از حضور در این خانه خوشحالی خود را ابراز میکند: امروز توفیق حضور در قطعهای از بهشت و در میان خانوادهای بهشتی نصیب ما شده است که در همه زمینهها الگو هستند و صبر در برابر این خانواده حرفی برای گفتن ندارد.
وی افزود: وقتی تاریخ اسلام را ورق میزنیم، برخی رخدادها در آن باورنکردنی است که واقعه عاشورا و شهادت امام حسین(ع) و یارانش در کمتر از نصف روز از آن جمله است.
ابراهیمی در حالی که بغض گلویش را میفشارد، ادامه میدهد: وقتی در دوران تاریخ معاصر خود به برخی رخدادها مینگریم، وقایع تاریخ اسلام برایمان قابل پذیرش میشوند و از آن جمله مادری است که در طول حدود 3 سال چهار فرزند خود را در راه اسلام از دست میدهد.
مدیرکل آموزش و پرورش استان اصفهان در ادامه بیان میکند: در وجود این مادر اندیشههای زینب کبری(س) و حضرت زهرا(س) نهفته که چنین صبر عظیمی داشته است.
وی افزود: از سوی دیگر، پدر همراه 4 فرزند خود به همراه دیگر فرزندش که جانباز هشت سال دفاع مقدس است، در جبهه رزمنده بودهاند و با ایستادگی و فداشدن 4 فرزندش در راه اسلام با فریاد رسا اعلام میکند که من پیرو سیدالشهدا(ع) هستم.
ابراهیمی با اشاره به دانشآموز بودن این 4 شهید در پایان گفت: نقش الگویی شهدا برای دانشآموزان امروز ما بسیار حائز اهمیت است و در این میان تمام تلاش ما بر این است که سیره این شهدا در میان دانشآموزان ترویج پیدا کند.
پدر شهید از حضور مهمانان در منزلش بسیار خوشحال است و گویی که شاید برای کمتراز ثانیهای، فراق نبود 4 فرزندش در دلش تسلی یافته است.
وی در حالی که لبخند بر لب دارد، با صلابت تمام جملهای میگوید که اشک را درچشمان همگان جاری میکند؛ وی میگوید: اگر 70 پسر هم داشتم و همه را در این راه از دست میدادم، بازهم خسته و ناامید نمیشدم.
پدر شهیدان ضیایی ادامه میدهد: هرکدام از فرزندانم را که در راه اسلام از دست میدادم، رضایت قلبی داشتم چرا که میدانستم برای چه هدفی رفتهاند.
وی افزود: قسمت خود من با وجود اینکه در جبههها حضور داشتم نبود که شهید شوم و به حال فرزندانم غبطه میخورم.
مادر شهیدان نیز ضمن اشاره به رضایت قلبیاش از شهید شدن 4 فرزندش میگوید: در آن دوران به واسطه سکینه و آرامش قلبی که خداوند به ما داده بود، زبانزد همگان بودیم و حتی خبر شهادت سایر شهدای شهر و استان را من به همراه پدر شهید به خانواده آنها میرساندیم و برای آرامش پدران و مادران شهدا به آنان تسلی میدادیم.
وی ادامه میدهد: علاقه به شهادت و حضور در جبهههای جنگ در خانواده ما به حدی بود که بعد از شهید شدن 4 پسرم، فرزند کوچکم که 6 سال داشت با اصرار تمام از ما درخواست داشت که در جبهههای جنگ حضور یابد و برای همین لباس رزم برایش دوختم و 2 هفتهای در پشت جبههها به همراه فرزند و همسرم حضور داشتیم تا وی فضای جبهه را آن هم در سن کودکی درک کند.
فضای جلسه، بسیار معنوی و روحانی است؛ گویی کلاس است که دانشآموزانی که پای درس این پدر و مادر شهیدان نشسته است، علاقهای به ترک آن ندارند.
انتهای پیام/